رابطه ميان انسان و محيط زيست رابطه اي بس ناعادلانه و سودجويي يك طرفه است. انسان به عنوان موجود به كمال رسيده اكوسيستم در طول تاريخي بس طولاني با افعال نابخردانه خود ناملايمات و خرابي هاي بسياري در حق اكوسيستم روا كرده است .خرابي ها و بهره كشي هايي كه باعث توجيه بسياري از زلزله ها ، آتشفشان ها ، سيل ها و ... مي گردد.
در اين ميان انسان با افعال غيرمنطقي خود ، افعالي كه
نتيجه فكر بكر و اختيار انسان مدرنيته بوده و هست ،
به تخريب محيط زيست پرداخته و در واقع تيشه به ريشه
خود زده است.
در نتيجه تحولات اجتماعي و صنعتي، انسان با بهره گيري بيش از حد از طبيعت آن را مقهور خود نموده و با از بين بردن پوشش گياهي و درختان باعث آلودگي هوا و در نهايت افزايش بيماري هاي عفوني شده است.
رابطه ميان انسان و محيط زيست رابطه اي بس ناعادلانه و سودجويي يك طرفه است. انسان به عنوان موجود به كمال رسيده اكوسيستم در طول تاريخي بس طولاني با افعال نابخردانه خود ناملايمات و خرابي هاي بسياري در حق اكوسيستم روا كرده است .خرابي ها و بهره كشي هايي كه باعث توجيه بسياري از زلزله ها ، آتشفشان ها ، سيل ها و ... مي گردد.
در اين ميان انسان با افعال غيرمنطقي خود ، افعالي كه
نتيجه فكر بكر و اختيار انسان مدرنيته بوده و هست ،
به تخريب محيط زيست پرداخته و در واقع تيشه به ريشه
خود زده است.
در نتيجه تحولات اجتماعي و صنعتي، انسان با بهره گيري بيش از حد از طبيعت آن را مقهور خود نموده و با از بين بردن پوشش گياهي و درختان باعث آلودگي هوا و در نهايت افزايش بيماري هاي عفوني شده است.