طبيعت جلوه ي حضور خداست و احترام به طبيعت و موجوداتش نيز به معناي احترام به خداست.
در ابتدايي ترين استدلال، حرمت گذاري به خدا و نظام خلقت مسئله ي حرمت گذاري به طبيعت به حيث بارزترين جلوه ي خلاقيت خداوند براي مۆمنان به خداوند مطرح است.
خداوند در هيأت نامرئي خويش اماناتي را براي بشر سپرده است كه عالي ترين و برجسته ترين اين امانت ها، همانا طبيعت است،
طبيعتي كه انسان را در دامانش مي پروراند و خارج از طبيعت انسان هيچ چيزي ندارد و هيچ چيزي نيز شمرده نمي شود.
طبيعت جلوه ي حضور خداست و احترام به طبيعت و موجوداتش نيز به معناي احترام به خداست.
در ابتدايي ترين استدلال، حرمت گذاري به خدا و نظام خلقت مسئله ي حرمت گذاري به طبيعت به حيث بارزترين جلوه ي خلاقيت خداوند براي مۆمنان به خداوند مطرح است.
خداوند در هيأت نامرئي خويش اماناتي را براي بشر سپرده است كه عالي ترين و برجسته ترين اين امانت ها، همانا طبيعت است،
طبيعتي كه انسان را در دامانش مي پروراند و خارج از طبيعت انسان هيچ چيزي ندارد و هيچ چيزي نيز شمرده نمي شود.